از یک طرف کانادا با دانشگاههای تراز اول، زبان انگلیسی و ساختار آموزشی قوی وسوسهانگیز به نظر میرسد؛ از طرف دیگر، ایتالیا با بورسیههای استانی معروف، هزینههای پایین و سبک زندگی دلچسب، بهطرز عجیبی دل هر ایرانی را میتواند ببرد! اما واقعاً کدام مقصد برای کسی که دنبال تحصیل باکیفیت، هزینه منطقی و آینده روشن هست، مناسبتر است؟
از زوایای مختلف شرایط تحصیلی این دو کشور را برای متقاضیان ایرانی بررسی میکنیم و در ادامه هم داستانی واقعی از یکی از متقاضیهای خودمون داریم که بین این دو کشور با توجه به شرایطشون انتخاب کردند! اگر شما هم کنجکاوید تا بدونید کدوم مقصد بیشتر به شرایط شما میخوره و داستان متقاضی موفق علمی نو چی بوده، تا آخر همراه ما باشید. قراره براتون همهچی رو شفاف و صادقانه بریزیم روی میز! اگر همچنان بین این دو مقصد تردید داشتید، میتوانید با رزرو وقت مشاوره پذیرش تحصیلی از مشاورین موسسه اعزام دانشجوی علمی نو، یک قدم به جواب خود نزدیکتر شوید.
مقایسه تحصیل در ایتالیا یا کانادا
هنگامی که بحث از تحصیل در خارج از کشور به میان میآید، ناگزیر نخستین پرسشها در ذهن هر جویندهای پیرامون هزینهها شکل میگیرد: شهریهی دانشگاه چقدر است؟ مخارج زندگی چگونه تامین میشود؟ و آیا بورسیهای وجود دارد که بتوان بر آن تکیه کرد یا خیر؟ این نگرانیها کاملاً طبیعی است؛ زیرا برای سالها زندگی در کشوری دیگر، لازم است که از منظر مالی، چشمانداز روشنی از مسیر پیش رو داشت. در همین نقطه است که تمایز میان کشورهایی چون ایتالیا و کانادا به وضوح آشکار میشود.
در ادامهی این بحث، قصد داریم تا با دقت و وسواس، به جزئیات هزینههای تحصیل و زندگی در این دو کشور بپردازیم. از شهریههای دانشگاههای دولتی و خصوصی گرفته تا مخارج خورد و خوراک، اسکان و حملونقل. همچنین به بررسی خواهیم نشست که بورسیههای تحصیلی تا چه حد میتوانند کمک کنند و تا چه میزان باید بر پسانداز شخصی اتکا کرد. پس، اگر شما نیز در دوراهی انتخاب میان کانادا و ایتالیا گرفتار آمدهاید و در پی یافتن منطقیترین گزینه از هر جهت هستید، این بخش، همان چیزی است که باید مطالعه کنید. حالا، به اصل ماجرا بپردازیم!
شهریه دانشگاهها
هنگام تحصیل در ایتالیا، شهریه دانشگاههای دولتی بسیار مقرونبهصرفه است و حتی میتواند از طریق بورسیه DSU معروف به بورسیه استانی بهطور کامل حذف شود. این بورسیه نوعی کمکهزینه تحصیلی مبتنی بر نیاز مالی است که از سوی دولت ایتالیا ارائه میشود. این موضوع، تحصیل در ایتالیا را به گزینهای جذاب و از نظر مالی در دسترس تبدیل میکند، بهویژه با توجه به اینکه موسسه اعزام دانشجوی علمی نو فقط برای دانشگاههای دولتی اقدام میکند و به این ترتیب دانشجویان را از هزینههای بالای دانشگاههای خصوصی دور نگه میدارد.
در مقابل، کانادا به شهریههای بالا، بهویژه برای دانشجویان بینالمللی معروف است. شهریه دورههای کارشناسی معمولاً بین ۲۰٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ دلار کانادا در سال است و برنامههای ارشد و تخصصی معمولاً هزینه بیشتری دارند. علاوه بر این، شهریه دانشجویان بینالمللی در کانادا بهطور قابلتوجهی بیشتر از دانشجویان بومی است و گاهی ۲ تا ۴ برابر نرخ محلی میباشد.
هزینههای زندگی
هزینههای زندگی هنگام تحصیل در ایتالیا بهطور کلی کمتر از کانادا است و این هزینهها بسته به شهر محل اقامت متفاوت هستند. در شهرهای کوچکتری مانند نووارا، آلساندریا و ورسلی، دانشجویان میتوانند مسکن مقرونبهصرفه، حملونقل عمومی ارزان و مواد غذایی و بیمه با قیمت مناسب پیدا کنند. بورسیه استانی ایتالیا نیز فشار مالی را کاهش میدهد، زیرا هزینه اقامت، وعدههای غذایی و حتی کمکهزینه ماهانه را پوشش میدهد.
در کانادا، هزینه زندگی بسیار بالاتر است. اجاره یک اتاق یا خوابگاه در شهرهایی مانند تورنتو یا ونکوور میتواند بین ۷۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار کانادا در ماه باشد و هزینههای اضافی مانند خرید مواد غذایی، بیمه و حملونقل شهری نیز به این مبلغ اضافه میشود. اگرچه شهرهای کوچکتر ممکن است هزینههای کمتری داشته باشند، اما همچنان نسبت به شهرهای ایتالیا گرانتر هستند، بهویژه برای دانشجویان بینالمللی که از بورسیههایی نظیر DSU بهرهمند نیستند.
بورسیهها و کمکهزینههای تحصیلی
تا همینجای متن فقط چند بار از بورسیه استانی ایتالیا (DSU) گفتیم؟
واقعاً چند بار؟
بیشک نام بورسیه استانی ایتالیا به گوش هرکی که قدم در وادی تحقیق دربارهی تحصیل در خارج از کشور گذاشته، آشناست. این بورسیه در جهان مهاجرت تحصیلی، مثل چای در خانههای ایرانیان است: همه جا هست، همه دربارش حرف میزنند، همه دوستش دارند!
ایتالیا با ارائهی این بورسیه، حقیقتاً دست یاری به سوی دانشجویان دراز میکند. این بورسیه نه تنها دانشجو را از شهریه هنگام تحصیل در ایتالیا معاف میسازد، بلکه خوابگاه، تأمین غذا و حتی مبلغی اندک به عنوان کمکهزینه نیز در اختیار دانشجو قرار میدهد تا بار مالی از دوش خانواده برداشته شود. البته راستش را بخواهید، گرفتن این بورسیه کار آسانی نیست. پروسهاش کلی فرم و مدارک میخواهد و صبر ایوب میطلبد؛ اما نگران نباشید! وقتی کار دست کاردان بیفتد، همه چیز مثل آب خوردن پیش میرود.
در مقابل، بورسیهها در کانادا محدود و بسیار رقابتی هستند. بیشتر آنها مبتنی بر شایستگی علمی بوده و بهندرت کل هزینههای تحصیل و زندگی را پوشش میدهند. در نتیجه، دانشجویان بینالمللی در کانادا اغلب مجبورند بخش عمدهای از هزینههای خود را شخصاً تامین کنند، که این کشور را از نظر مالی به مقصدی چالشبرانگیزتر تبدیل میکند.
فرصتهای شغلی حین و پس از تحصیل
در کانادا، دانشجویان بینالمللی اجازه دارند در طول ترمهای تحصیلی تا ۲۰ ساعت در هفته کار کنند و در تعطیلات رسمی و بینترمی به صورت تماموقت مشغول به کار شوند. پس از فارغالتحصیلی، این دانشجویان میتوانند برای دریافت مجوز کار پس از تحصیل (PGWP) اقدام کنند که به آنها اجازه میدهد تا سه سال (بسته به مدت زمان دوره تحصیلیشان) در کانادا مشغول به کار شوند.
هنگام تحصیل در ایتالیا نیز دانشجویان بینالمللی میتوانند تا ۲۰ ساعت در هفته در حین تحصیل کار کنند، اما فرصتهای شغلی بیشتر به میزان تسلط به زبان محلی و میزان دسترسی به بازار کار بستگی دارد. پس از فارغالتحصیلی، دانشجویان میتوانند برای دریافت «permesso di soggiorno per attesa occupazione» اقدام کنند؛ که مجوز اقامت موقتی است که به فارغالتحصیلان اجازه میدهد تا ۱۲ ماه در ایتالیا بمانند و به دنبال کار بگردند.
از نظر فرصتهای شغلی پس از فارغالتحصیلی، کانادا ساختار شغلی منظمتر و شناختهشدهتری در سطح بینالمللی ارائه میدهد، اما رقابت بالا و هزینه زندگی نیز بیشتر است. در مقابل، بازار کار ایتالیا محدودتر است، اما هزینههای زندگی پایینتر و امکان ورود به بازار کار اتحادیه اروپا، از مزایای قابل توجه آن محسوب میشود.
کیفیت آموزش و رتبهبندی دانشگاهها
طبق رتبهبندی QS ۲۰۲۵، دانشگاههای کانادایی مانند مک گیل، تورنتو و بریتیش کلمبیا همواره در میان ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان قرار دارند. این دانشگاهها از اعتبار جهانی بالا، خروجی پژوهشی قوی و زیرساختهای مدرن برخوردار هستند. ایتالیا نیز جایگاه قابلتوجهی دارد؛ دانشگاههایی مانند پلی تکنیک میلان، بولونیا و ساپینزای رم در رتبههای زیر ۲۰۰ جهانی قرار دارند و استانداردهای آموزشی بالایی را در رشتههایی نظیر پزشکی، معماری، مهندسی و هنر ارائه میدهند.
در هر دو کشور، دانشجویان از اساتید مجرب و امکانات آموزشی توسعهیافته بهرهمند میشوند، هرچند دانشگاههای کانادایی معمولاً بودجه پژوهشی بیشتری در اختیار دارند، در حالی که ایتالیا تجربه تحصیلی مقرونبهصرفهتری با کیفیت آموزش بالا فراهم میکند.
زبان آموزش و الزامات آن
در کانادا، زبان رسمی آموزش انگلیسی (و در کبک، فرانسه) است. دانشجویان بینالمللی معمولاً باید نمره زبان ارائه دهند، مانند آیلتس با حداقل نمره ۶.۰ تا ۶.۵ یا تافل با نمره ۸۰ تا ۹۰. در ایتالیا، اگرچه زبان رسمی ایتالیایی است، اما بسیاری از دانشگاهها، خصوصاً در مقطع کارشناسی ارشد، مجموعه گستردهای از دورههای انگلیسیزبان ارائه میدهند، بهویژه در رشتههایی مانند علوم، مهندسی، تجارت و پزشکی. این موضوع ایتالیا را به گزینهای جذاب برای دانشجویانی تبدیل کرده که به زبان ایتالیایی مسلط نیستند اما تمایل دارند در اروپا تحصیل کنند.
الزامات زبانی برای دورههای انگلیسیزبان در ایتالیا معمولاً انعطافپذیرتر است، اما برای دریافت ویزای تحصیلی همچنان نیاز به نمرهای قابل قبول است. با این حال، مزیت کانادا اینجاست که زبان رسمی کشور انگلیسی است و همین موضوع باعث میشود در ارتباطات روزمره، محیط کار و زندگی اجتماعی راحتتر باشید و سریعتر با فضا وفق پیدا کنید.
فرهنگ و سبک زندگی
کانادا، کشوری است که با آغوش باز پذیرای مهاجران از سراسر جهان است و شعار دیرینهی مهاجرپذیری را به خوبی در خود جای داده است. در این سرزمین، نظم و ترتیب حرف اول را میزند؛ از سیستم حمل و نقل عمومی دقیق و سر وقت گرفته تا رعایت صف در تمامی اماکن عمومی و حتی برخورد توأم با احترام و لبخند نیروهای پلیس هنگام اجرای قانون.
اما زندگی در کلانشهرهای کانادا، همچون تورنتو و ونکوور، با سرعت خیرهکنندهای جریان دارد. در این شهرها، هر لحظه اهمیت دارد و برای حفظ پویایی، باید همگام با ریتم تند زندگی حرکت کرد. همه در تکاپو برای رسیدن به محل کار، دانشگاه، مترو و حتی برای ایستادن در صف خرید قهوه هستند.
در مقابل، ایتالیا داستانی کاملاً متفاوت را روایت میکند. در این کشور، زندگی با طعم دلنشین اسپرسو و پیتزا در هم آمیخته است. مردمانی خونگرم و اجتماعی دارد که وقت ناهار را به معنای واقعی کلمه تنها «میخورند» نه اینکه آن را در عجله رو به روی لپتاپ ببلعند. برای ما ایرانیان، سبک زندگی ایتالیایی حسی آشنا و دلنشین دارد: خانوادهمحوری، گفتوگوهای صمیمانه و پرشور سر سفره، غذاهایی که طعم اصیل خود را حفظ کردهاند و فضایی که معنای واقعی «در لحظه زندگی کن» را تداعی میکند، از جمله ویژگیهایی است که بسیاری از ما به دنبال آن هستیم.
بنابراین، اگر به دنبال مکانی هستید که صبحها بوی نان تازه در کوچه و خیابان بپیچد، بعدازظهرها صدای گیتار از پنجره همسایه به گوش برسد و در صف نان کسی به گرمی همکلامتان شود، ایتالیا گزینهی جذابتری به نظر میرسد. البته ناگفته نماند که کانادا نیز میزبان شمار زیادی از ایرانیان است و برخی مناطق آن عملاً به محلههای ایرانینشین تبدیل شدهاند، بنابراین در آنجا نیز هرگز احساس تنهایی نخواهید کرد.
فرآیند پذیرش و دریافت ویزا
فرآیند پذیرش در هر دو کشور شامل مدارک استانداردی مانند ریزنمرات تحصیلی، پاسپورت، مدرک زبان و انگیزهنامه است. با این حال، فرآیند صدور ویزای دانشجویی در کانادا بهطور فزایندهای کند و غیرقابل پیشبینی شده است؛ زمان بررسی پروندهها اغلب چندین ماه به طول میانجامد و نرخ رد شدن ویزا، بهویژه برای متقاضیانی از کشورهایی مانند ایران، بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
در مقابل، ایتالیا تجربهای سادهتر و قابلاعتمادتر در زمینه ویزای دانشجویی ارائه میدهد. مدت زمان بررسی معمولاً کوتاهتر است و نرخ تأیید ویزا نیز بالاتر میباشد. بسیاری از متقاضیان ایرانی بهویژه گزارش دادهاند که با طی کردن مراحل درست و ارائه مدارک کامل، موفق به دریافت ویزای تحصیلی ایتالیا شدهاند.
تصور کنید کلی وقت بگذارید، کلی هزینه کنید، همه مدارک را آماده کنید، آزمون بدید، اپلای کنید… و در نهایت ویزاتون رد بشه! یعنی همه زحمات بر باد. بدترین بخش ماجرای تحصیل در کانادا همینه: هیچ تضمینی برای ویزا نیست، حتی اگه همه چی درست پیش رفته باشه. آخرش میمونه یه عالمه استرس، پول خرجشده و جمله معروف: «متاسفیم، درخواست ویزای شما رد شد.»
تحصیل پزشکی
اگر سودای تحصیل پزشکی در کانادا را در سر میپرورانید و به دنبال تجربهای سرشار از فشار، هزینههای سرسامآور و رقابتی دشوار هستید، بیشک مسیر درستی را انتخاب کردهاید. برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی که امکان ورود مستقیم پس از دیپلم وجود دارد، نظام آموزشی کانادا مسیری متفاوت را پیش روی شما قرار میدهد.
برای ورود به دانشکدههای پزشکی کانادا، ابتدا ملزم به کسب مدرک کارشناسی در رشتهای مرتبط هستید. پس از آن، باید در گرداب رقابتی طاقتفرسا با هزاران متقاضی بومی و بینالمللی که هر یک دارای سوابق تحصیلی درخشان و رزومههایی چشمگیر هستند، دست و پنجه نرم کنید تا شاید شانسی برای تصاحب یکی از صندلیهای محدود رشته پزشکی بیابید.
یکی از بزرگترین موانع در این مسیر، آزمون MCAT (Medical College Admission Test) است. این آزمون فوقالعاده دشوار و نیازمند کسب نمرهای استثنایی است؛ نمرهای که باید آنقدر بالا باشد که در مقایسه با بقیه دانشجویان بومی و بینالمللی مثل یک ابرقهرمان بنظر برسید!
اما شاید شیرینترین بخش این ماجرا، شهریه تحصیلی باشد. هزینه تحصیل در رشته پزشکی برای دانشجویان بینالمللی در کانادا، سالیانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار کانادا متغیر است. بله، درست خواندید، سالیانه ۱۰۰ هزار دلار؛ این مبلغ جدای از هزینههای جانبی نظیر خوراک، اسکان، بیمه، چاپ جزوات و البته اشکهایی است که در شبهای امتحان خواهید ریخت!
اما ایتالیا چی؟ برای دانشجویان بین المللی تحصیل رایگان پزشکی ممکنه!
چجوری؟ قضیه جالب شد، درسته؟
متقاضیان تحصیل در رشته پزشکی میتوانند با موفقیت در آزمون آیمت IMAT، از یکی از دانشگاههای دولتی ایتالیا پذیرش گرفته و از طریق بورسیه استانی ایتالیا، به صورت کاملاً رایگان در این کشور به تحصیل پزشکی بپردازند. این فرصت نه یک آرزوی دور از دسترس، بلکه مسیری واقعی و قابل حصول است؛ زیرا هرساله شمار قابل توجهی از دانشآموزان و دانشجویان ایرانی دقیقاً از همین طریق راهی ایتالیا شده و تحصیلات عالی خود را در رشته پزشکی آغاز میکنند.
موسسه اعزام دانشجوی علمی نو، با بهرهگیری از تخصص و تجربهی فراوان در این حوزه و داشتن مجوز وزارت علوم، آماده است تا در تمامی مراحل، از مشاوره اولیه تا اخذ پذیرش و دریافت بورسیه تحصیلی، شما را یاری رساند تا شما نیز یکی از پذیرفتهشدگان موفق در رشته پزشکی ایتالیا باشید.
حالا بریم سراغ یک داستان واقعی از بین پروندههای موفقمون!
اون هم از کسی که اول میخواست بره کانادا، ولی بعد مسیرش عوض شد و راهی ایتالیا شد!
ما ازشون پرسیدیم چی شد که تصمیمشون عوض شد؟ جوابشون این بود:
واقعیتش رو بخواین، روز به روز دلار داشت گرونتر میشد، هزینههای کانادا هم خب همه میدونن چقدر بالاست. منم آدم استرسیام، نمیتونستم اون همه فشارِ استرسِ ویزای کانادا رو تحمل کنم. چون حتی اگه همه چیزت درست باشه، باز هم ممکنه ریجکت شی. تازه تمکن مالی که میخواستن هم با شرایط ارزی، دیگه واقعاً در توانم نبود.
خلاصه دنبال یه مقصدی بودم که هم خرجش کمتر در بیاد، هم یه جای درست و حسابی باشه؛ ترجیحاً توی حوزه شنگن. راستش هنوزم کانادا رو دوست دارم، ولی خب وقتی شرایط اینطوریه، باید منطقی تصمیم میگرفتم.
بهم ایتالیا پیشنهاد شد، گفتن تو رشته من کلی آپشن انگلیسیزبان هست، اونم تو دانشگاههای خوب. وقتی فهمیدم میتونم برای دانشگاههای خوب اپلای کنم، چون سنم هم داشت از بازه طلایی رد میشد، دیگه گفتم ریسک کانادا رو بیخیال شم. انتخابم ایتالیا شد و خداروشکر هم پذیرش گرفتم از دانشگاه پلی تکنیک تورین، هم ویزام خیلی سریع اومد.
سخن پایانی
در نهایت، انتخاب بین کانادا و ایتالیا برای ادامه تحصیل، بستگی مستقیم به شرایط شخصی، بودجه، اهداف شغلی و روحیات شما دارد. کانادا با دانشگاههای معتبر و سیستم آموزشی پیشرفتهاش، بدون شک وسوسهبرانگیز است، اما هزینههای بالا، روند سختگیرانه صدور ویزا و فشارهای مالی میتواند مسیر را برای بسیاری دشوار کند. در مقابل، ایتالیا با ارائهی بورسیه استانی فوق العاده، سبک زندگی آرام و فرهنگی نزدیکتر به ما ایرانیها، تجربهای کمهزینهتر، در دسترستر و در عین حال باکیفیت را در اختیار دانشجویان بینالمللی قرار میدهد.
اگر هنوز بین این دو مقصد در تردید هستید، پیشنهاد ما این است که صرفاً روی رؤیاها و کلیشهها حساب باز نکنید؛ واقعیتهای مالی، ویزایی و شخصی خودتان را در نظر بگیرید. و اگر احساس میکنید برای تصمیمگیری نیاز به راهنمایی دارید، تیم مشاوران حرفهای موسسه اعزام دانشجوی علمی نو با مجوز وزارت علوم، اینجاست تا با تجربه و تخصص خودش، شما را تا رسیدن به انتخابی مطمئن و مسیر درست تحصیلی همراهی کند.